مقالات کمیک

جنگ جوک ها و معماها: راهنمایی کامل برای داستان حماسی بتمن

یکی از بزرگترین داستان هایی که تام کینگ در زمان حضورش در پروژه بتمن به انجام رسید، جنگ جوک ها و معماها بود. در اینجا می بینیم چطور جدال بین این دو گاتهام سیتی را تا مرز نابودی پیش برد.
خیلی پیشتر از اینکه گاتهام سیتی بر اثر “جنگ جوکر” در تاریکی مطلق فرو برود، پادشاه دلقک های تبهکار مقدمه درگیری خونبار دیگری را فراهم کرده بود که محور داستان بلند “جنگ جوک ها ومعماها” در سال ۲۰۱۷ شد که توسط تام کینگ تدارک دیده شده بود و میکل جنین وظیفه طراحی ها و جون چونگ رنگ آمیزی شده بود. در این داستان جوکر و ریدلر با هم وارد جنگ می شدند و گاتهام سیتی در درگیری خونین آن دو گرفتار می شد. بروس وین که دومین سال عهده دار شدن مبارزه با جرم و جنایت در قالب شوالیه تاریکی را بر دوش می کشید، با جیم گوردون و دشمن دیگر خود بنام کایت من (Kite-man) متحد شد تا جان افراد بیگناه بیش از آن به خطر نیفتد.
در اینجا خلاصه ای از داستان را خواهیم داشت که به علاقمندان کمک می کند داستان های کینگ را در مورد ابرقهرمان ها و همینطور افسانه بتمن بهتر به یاد بیاورند.

مقدمه
“جنگ جوک ها و معماها” اصولاً داستانی در قالب داستان دیگر است که توسط بروس به کتوومن نقل می شود و این کمی بعد از پیشنهادی است که به سلینا کایلی (Selina Kyle) صورت گرفته که در داستان های کینگ شکل گرفت. بروس که مطمئن نبود که او حاضر خواهد شد به او متعهد باشد رابطه اش با سلینا را ادامه داد. این در حالی بود که سلینا هنوز به این پیشنهاد فکر می کرد. یک شب و در نقطه محوری از داستان بروس تصمیم می گیرد در مورد این تعارض با سلینا صحبت کند. این لحظه ای است که در وجود بروس لرزه ای خواهد انداخت که تا پایان مسیر با او همراه خواهد بود.
در یکی از گره های انشعابی دوره نیو۵۲ ریدلر پس از نقش منفی و مخربی که در داستان های “سال صفر اسکات اسنایدر (Scott Snyder) و گرگ کاپولو (Greg Capullo) ایفا کرده بود و شهر را دچار آشوب کرده بود، در زندان به سر می برد. داستان اسنایدر و کاپولو یک خاستگاه احتمالی جدید برای جوکر ایجاد کرد که در آن شرور داستان آزادانه و به عنوان شخصیتی تغییریافته در شهر می گشت. این در حالی بود که دشمنان بتمن یکی پس از دیگری آشوبی به پا می کردند و بتمن را رفته رفته در قالبی فرو می بردند که زمینه ساز ظهور شوالیه تاریکی شد.

جنگ
از قسمت ۲۵ تا ۳۲ بتمن (دوره سوم) ریدلر با تطمیع مأموران زندان از زندان فرار می کند. این در حالی است که جوکر بسیار غمگین است و قادر نیست حتی یک لبخند بزند و بدنبال چیزی است که بتواند او را به خنده وادارد. ریدلر به جوکر پیشنهاد می دهد تا با همکاری هم بتمن را بکشند تا شر این تهدید مشترک کنده شود. چون او معتقد است که وجود بتمن شوق خلاف و شادی را از آنها گرفته است. ریدلر پیشنهاد او را رد می کند و چیزی نمانده تا او را از بین ببرد. این عمل باعث بروز جنگ بین این دو می شود که گروه های دیگر را هم در بر می گیرد و ماه ها طول می کشد.
همزمان با دامنه دار شدن درگیری هابتمن با یک مجرم خورده پا به نام چاک براون معامله ای می کند و بر اساس آن قرار می شود او به عنوان نفوذی وارد طرفداران جوکر شود. ریدلر که از این مسئله مطلع شده است، پسر چاک را مسموم می کند و باعث می شود که چاک در صدد انتقام برآید و شخصیت کایت من را برای خود انتخاب کند که در انطباق با یکی از شخصیت های عصر نقره ای کمیک هاست و توسط بیل فینگر و دیک اسپرنگ در دهه ۱۹۶۰ و شماره ۱۳۳ پا به عرصه کمیک گذاشته بود. کایت من در جنگ بتمن ارزش خود را ثابت می کند و به مرکز فرماندهی ریدلر نفوذ می کند و تا نزدیکی های کشتن این شرور پیش می رود. ولی در نهایت جوکر جلوی او را می گیرد. نکته کنایی ماجرا در این است که جوکر جلوی جنایت بتمن را می گیرد و در پایان ویژگی خود را بدست می آورد و در پایان خنده ای سرمستانه سرمی دهد.

پیامدهای جنگ
این موضوع که بتمن مجبور به ارتکاب قتل شد، ولی توسط جوکر متوقف شد، بر وجدان بروس سنگینی می کند و تا سالها بعد تأثیر آن در روح و روان بتمن به جا می ماندو اعتراف بتمن به گناه و تلاش او برای سبک تر کردن روح خود در برابر سلینا، قلب سلینا را می لرزاند و او تصمیم می گیرد پیشنهاد ازدواج بروس را بپذیرد که این خود باعث بروز حوادث پرفراز و نشیبی می شود که تا پایان داستان های کینگ ادامه پیدا می کند. این مسائل تا زمانی ادامه دارند که نقشه بین برای در هم شکستن شوالیه تاریکی در تمامی طبقات فاش می شود.
روابط بین بروس و سلینا درونمایه ای شد برای سری بعدی داستان های کینگ و کلی مان (Clay Mann) که در جریان آنها سطوحی از شکنندگی عاطفی بروس برملا می شود و ابعادی جدید از این دو شخصیت در گذشته، حال و آینده به مخاطبان معرفی می شود. بعد از اینکه در دوران تولد دوباره دی سی و روزآمدسازی خاستگاه کایت من، باعث شد تا این شخصیت برجسته تر از پیش در تعداد بیشتری از داستان ها ایفای نقش کند و حتی در سریال هارلی کویین به عنوان یک گزینه عشقی نامحتمل برای پویزن آیوی (Poison Ivy) مطرح می شود. و در کل این مسیر تکیه کلام معروف خود (صد البته) از زمان داستان کینگ و جنین را همواره تکرار می کرد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا