حمله به تایتان: ۱۰ تغییر احتمالی در انیمه نسبت به مانگا
حمله به تایتان-در حالیکه مانگای حمله به تایتان به اتمام رسیده است، ولی انیمه به نقطه پایانی خود نرسیده است. آیا انیمه مواردی را از بخش پایانی مانگا تغییر خواهد داد؟
آخرین فصل از مانگای حمله به تایتان در ماه آوریل ارائه شد و در نهایت نتیجه ای بحث برانگیز و تفرقه افکن تحویل داد که این روزها امری مرسوم محسوب می شود. نتیجه آن بحث های بسیار زیادی را در بین طرفداران ایجاد کرد. از سرنوشت ارن ییگر (Eren Yeager) گرفته تا نتیجه جنگ جزیره پارادیس و مارلی همه موارد جای بحث و گفتگو داشتند.
متأسفانه طرفداران برای دیدن فصل پایانی انیمه حمله به تایتان باید تا سال ۲۰۲۲ صبر کنند. و این زمان زیادی را در اختیار خوانندگان مانگا داده تا در مورد مسیری که انیمه در پیش خواهد گرفت، فکر کنند. و اگرچه گفته شده که انیمه به جهت خط داستانی خیلی به منبع خود وفادار بوده است، ولی می توان گفت که انیمه می تواند با تغییراتی نسبت به برخی از جنبه های فصولی پایانی مانگا نتیجه ای متفاوت را ارائه دهد.
۱۰ پرداخت عمیق تر به عشق ایمیر
ایمیر فریتز (Ymir Fritz) یکی از شخصیت های جالب داستان حمله به تایتان است، و پیشینه او تا حدود زیادی سبب ساز جایگاهی است که شخصیت های اصلی در داستان حاضر خود را در آن یافته اند. اولین کسی بود که قدرت تایتان ها را به دست گرفت و برده شدن و مرگ او موجب پیدایش موجوداتی شد که ارن (Eren) و دوستانش کل سریال را صرف مبارزه با آنها کردند. اگر انیمه خط سیر مانگا را دنبال کند، در فصل پایانی شفافیت بیشتری به این شخصیت داده می شود و شاهد کمک او به ارن خواهیم بود که در مسیر عملی شدن نقشه اش نقشی مهم ایفا خواهد کرد.
متأسفانه، اگرچه مانگا ایمیر را به پایان خود پیوند می زند، ولی به اندازه کافی به انگیزه های او نمی پردازد. اینکه انیمه او را در مسیری قرار دهد که به توضیح خود بپردازد یا نکاتی را از آنچه در سرش می گذرد بروز دهد، در هر دو حالت رویکرد عاقلانه ارائه توضیحاتی بیشتر درباره نقش او در پایان این داستان خواهد بود.
۹ کمک به جلوه منطقی تر آرمین به عنوان فرمانده
در آخرین آرک حمله به تایتان شاهد این موضوع بودیم که هانگ (Hange) همه چیز را فدا می کند تا همرزمانش زنده بمانند. پیش از این، آنها آرمین را فرمانده هنگ تجسس کرده بودند. البته با وجود کشته شدن اکثر اعضای هنگ تجسس و همینطور تابعیت اکثر افراد از ارن (Eren) این امر دور از ذهن نبود. و نقش فرماندهی آرمین هیچ حس دیگری به مخاطبان انتقال نمی دهد جز اینکه بله او یک استراتژیست خیلی خوب است.
حتی اگر انیمه بتواند صحنه ای کوتاه از فرماندهی آرمین به نمایش بگذارد باید در این لحظات پایانی این کار را انجام دهد. در غیر اینصورت این سؤال در ذهن همه پیش می آید که لزوم تعیین یک فرمانده جدید برای هنگ تجسس چه می توانسته باشد.
۸ ارائه دیدگاه ارن به طرفداران
یکی از اختلاف نظرهایی که در مورد پایان حمله به تایتان وجود دارد پایان کار ارن است، که در آن ارن باید نقش شرورانه را کاملاً برعهده بگیرد تا آزادی را برای دوستان خود به دست آورد. از دیدگاه روایی این تغییر بزرگ مشکل ساز به نظر نمی آید. در بسیاری از فیلم ها قهرمان داستان در نیمه دوم روایت نقش شرورانه ای بر عهده می گیرند. با این وجود، در مانگا دیدگاه ارن در پایان داستان مطرح می شود و یک صحنه مختصر نمی تواند این شکاف را پر کند.
اولین بخش از فصل ۴ در زمینه بیان انگیزه های ارن برای اقدامات ظالمانه به اندازه کافی تکان دهنده عمل کرده است و ارائه اطلاعاتی بیشتر در زمینه طرح های او می تواند بینندگان را در بخش دوم در جایگاه بهتری قرار دهد.
۷ اختصاص بار بیشتر به اقدامات ارن
اگرچه دیدن دنیای حمله به تایتان از دیدگاه ارن می تواند خوب باشد، ولی انیمه نباید اقدامات قهرمانانه او را نادیده بگیرد یا از بار آن بکاهد. این نقطه ای است که مانگای این داستان در آن ضعف نشان داده است. در مکالمه پایانی که او با آرمین دارد، دوستانش از او برای تبدیل شدن به یک قاتل جمعی برای نجات دوستانش از او تشکر می کنند.
از آن نقطه به بعد طرفداران تنها نقش ارن در کمک به دوستانش را می بینند. مانگا اشاره ای به تعداد زیادی از مردمی که به دست آنها آسیب دیده اند، نمی کند. این نکته ای است که انیمه باید به آن بیشتر بپردازد.
۶ حل مسئله خط سیر داستان
پایان داستان حمله به تایتان از نظر اعمال نفرت انگیز ارن مأیوس کننده (و تا حدودی واقع گرایانه) است و فداکاری های او نمی تواند بطور کامل مشکلات جزیره پارادیس را حل کند. در عوض او می تواند جنگ علیه مردم خود را پشت دروازه ها نگه دارد. ولی می توان مطمئن بود که مردمان بقیه بخش های دنیا بعد از رهایی از تبعات این نسل کشی در صدد انتقام از او برخواهند آمد.
همانطور که بسیاری از علاقمندان هم اشاره کرده اند، راه حل کوته نظرانه ارن در تبدیل شدنش به شرور داستان، نتیجه ای رضایت بخش را برای این مجموعه بدنبال نداشته است. با توجه به آخرین صفحاتی که برای بخش پایانی این مجموعه ارائه شده است، شاید مجموعه ای دیگر برای پرداختن به نتایج این اقدامات و جنگ احتمالی بین پارادیس و بقیه دنیا بپردازد. حتی اگر اینگونه باشد، رها کردن این موضوع به بعد از آرک شخصیت ارن دور می شود.
۵ پرداختن به طرفداران ییگر
با توجه به اینکه جزیره پارادیس باید برای جنگ با ملیت های دیگر آماده باشد، حتی اگر این رویارویی در آینده ای دور باشد، در فصل های پایانی شاهد دفاع ملکه هیستوریا از حامیان ییگر (Yeagerist) و آموزش آنها توسط او هستیم.
این واقعیت که هیچکدام از آنها بخاطر خیانت به همقطارانشان یا کمک به نسل کشی ارن هیچ عواقبی را تجربه نکرده اند، به اندازه کافی مشکل ساز است.و با توجه به نگرانی آرمین، جین و بقیه دوستان نسبت به بازگشت به پارادیس در پایان داستان، به نظر می رسد که حامیان ییگر لحن دیکته کننده خود را تغییر نداده اند.
۴ دادن نقشی بزرگتر به هیستوریا
یکی از پیچیده ترین آرک ها در پرداختن به شخصیت های داستان، آرک هیستوریا ریس (Historia Reiss) است که مخاطبان به عنوان کریستا لنز (Christa Lenz) با او آشنا می شوند. مانگا و انیمه هر دو در پرداختن به یکی از شخصیت های مبارز در کنار ارن به عنوان یک عضو سلطنتی تأکید بسیاری دارند. ولی در مانگا به وعده هیستوریا برای ایفای نقشی مهم اشاره ای نمی شود.
در اصل بعد از ملکه شدن او، هیستوریا خیلی کم دیده می شود (به استثناء زمانی که اشاراتی جسته و گریخته به او می شود، و آن هم برای لزوم حامله شدن او برای اجتناب از به ارث بردن تایتان ارن). این مایه شرمندگی است. چون در داستانی به گستردگی حمله به تایتان، باید زمان بیشتری صرف پرداختن به نقش رهبری او و همینطور قدرتش در انجام کاری معنادار می شد. در عوض او تا آخر داستان به حاشیه کشیده می شود. مسیری که بعید نیست انیمه هم در پیش بگیرد (و عاقلانه است که اینطور نباشد).
۳ ارائه خط داستانی آزومابیتو
آرک داستانی هیستوریا تنها بخشی نیست که مقدمات زیادی برای آن چیده شد و نتیجه اندکی داشت. در فصل ۴ داستان حمله به تایتان شخصیتی بنام کیومی آزومابیتو معرفی می شود که سفیر کشور هیزورو و یکی از خویشاوندان میکاسا است. در مانگا و انیمه بخش کاملی به معرفی میکاسا توسط کیومی و تأکید بر اصالت او اختصاص داده می شود. ولی پیشینه کیومی و میکاسا نقش بزرگی در پایان مانگا ندارند و طرفداران را وادار می کند به این فکر کنند که چرا ایسایاما چنین خط داستانی را در داستان اصلی قرار داده است.
عجیب تر اینکه می شد در مانگا و بعد از مرگ ارن، زمانی را به تصویر میکاسا در هیزورو اختصاص داد. اگر انیمه بخواهد داستان را به شکلی معنی دار پیش ببرد، باید این مسئله را به شکلی به بخش پایانی انیمه پیوند بزند.
۲ اختصاص بخش هایی بیشتر از پایان داستان به شخصیت های اصلی
بخش های پایانی داستان ها اطلاعاتی کافی در مورد شخصیت ها و آینده آنها در اختیار مخاطبان قرار می دهند و داستان حمله به تایتان هم می توانست در این زمینه وقت بیشتری را صرف کند و بیشتر به آینده شخصیت های اصلی خود بپردازد. فصل پایانی مانگا میکاسا را در حالی نشان می دهد که به جزیره پارادیس بازگشته تا ارن را به خاک بسپارد، در حالیکه آنچه از هنگ ۱۰۴ افسران باقی ماند سالها پس از مرگ ارن وقت خود را صرف تغییر دیدگاه کشورهای همسایه نسبت به الدین ها (Eldieans) کردند.
اخیراً و در آخرین صفحاتی که از داستان ارائه شد، میکاسا را در حالی می بینیم که با مردی که شباهت زیادی به جین دارد، خانواده ای را تشکیل داده و زندگی می کند. می شد چنین جزئیاتی را برای شخصیت های اصلی دیگر هم متصور شد. حداقل می شد کمی به دوران پیری آرمین تا زمانی که میکاسا و همسرش به سنین کهولت می رسند، اختصاص داد.
۱ پرداختن به احتمال یک دنباله
گذشته از پایانی خوش برای میکاسا که استحقاقش را داشت، صفحات جدید داستان احتمال اضافه شدن دنباله ای به داستان اصلی را مطرح کرده اند.
با توجه به اینکه حمله به تایتان سیکلی تکرار شونده از خشونت و انتقام است، ممکن است دنباله احتمالی رویکردی جدید در آینده را در پیش بگیرد. با این وجود این احتمال وجود دارد که ایسایاما اشاره ای به یک دنباله در این دنیا داشته باشد. با وجود اینکه احتمال ارائه شفافیت بیشتر در انیمه نسبت به مانگا کمی نامحتمل است، دادن پاسخی به این سؤال که آیا نویسنده به این داستان بازخواهد گشت یا نه منصفانه خواهد بود. شاید تا زمان ارائه بخش دوم فصل پایانی به چنین پاسخی برسیم!