متن ساده Jim Walks Nancy Home به همراه فایل شنیداری و تست (سطح ۲-درس ۷)

پس از شنیدن فایل شنیداری به سؤالات مطرح شده پاسخ دهید.
انجام تمرین جمله سازی این بخش ۱
انجام تمرین جمله سازی این بخش ۲
انجام تمرین جمله سازی این بخش ۳
انجام تمرین جمله سازی این بخش ۴
انجام تمرین جمله سازی این بخش ۵
لغات جدید این بخش (برای شنیدن تلفظ این کلمات به همراه معنی آن روی کلمات کلیک کنید)
braces براکت
huddle نزدیک هم بودن
hurry عجله کردن
lightning رعدوبرق
loud صدای بلند
pants شلوار
puddle چاله
splash پاشیدن آب
step گام، قدم
straight صاف
umbrella چتر
wet خیس
متن لیسنینگ بالا
Jim and his sister were walking home from school.
جیم و خواهرش از مدرسه قرم زنان به سمت خانه می رفتند
“How was school?” Jim asked.
جیم پرسید: مدرسه چطور بود؟
“It was nice,” said Jim’s sister.
خواهر جیم گفت: خوب بود
Her name was Nancy.
اسم او (خواهر جیم) نانسی بود
Nancy was seven.
نانسی هفت ساله بود
She had black hair.
او موهای مشکی داشت
Her hair was short and straight.
موی او کوتاه و صاف بود
She also had braces.
او براکت به دندان داشت
Jim forgot to bring an umbrella for Nancy.
جیم فراموش کرده بود که برای نانسی چتر بیاورد
Jim and Nancy huddled together under Jim’s umbrella.
جیم و نانسی زیر چتر جیم به هم چسبیده بودند
The rain fell lightly.
باران ملایمی می بارید
“Let’s hurry,” Jim said.
جیم گفت: بیا عجله کنیم
Jim and Nancy walked faster.
جیم و نانسی سریع تر راه رفتند
Jim stepped on a puddle.
پای جیم در یک گودال آب فرو رفت
The water splashed.
آب به اطراف پاشید
Nancy’s pants got wet.
شلوار نانسی خیس شد
“I’m sorry,” Jim said.
جیم گفت: متأسفم
“It’s okay,” said Nancy.
نانسی گفت: اشکالی نداره
It started raining more.
باران شدیدتر شد
They soon arrived home.
آنها بزودی به خانه رسیدند
Lightning struck across the sky.
آسمان رعد و برق زد
It sounded loud.
صدای بلندی داشت
They were safe inside.
جای آنها در خانه امن بود
Nancy’s clothes were wet.
لباس های نانسی خیس شده بود
She changed her clothes.
او لباس هایش را عوض کرد
Jim did the same.
جیم هم همین کار را کرد
Nancy looked out the window.
نانسی از پنجره به بیرون نگاه کرد
It was raining hard.
باران شدیدی می براید
She was glad to be inside.
او خوشحال بود که داخل خانه است
Jim felt the same.
جیم هم همین احساس را داشت