داستان پریان: الکساندر ریباک (ترانه + متن)

Alexander Rybak
Fairytale
قصه پریان
Years ago when I was younger
سالها پیش وقتی جوان بودم
I kinda’ liked a girl I knew
یه دختری می شناختم که بهش علاقمند بودم
She was mine, and we were sweethearts
دلش با من بود و ما عاشق هم بودیم
That was then, but then it’s true
اینا همه اش برای اون موقع بود ولی حالا
I’m in love with a fairytale
من عاشق یه قصه پریانم
Even though it hurts
اگرچه دل رو به درد میاره
‘Cause I don’t care if I lose my mind;
ولی برای من مهم نیست که عقلم رو از دست بدم
I’m already cursed
چون پیش از این جادو شدم
Every day we started fighting
هر روز با هم مشاجره داشتیم
Every night we fell in love
ولی هر شب باز عاشق هم بودیم
No one else could make me sadder
هیچکس نمی تونست به اندازه اون منو غمگین کنه
But no one else could lift me high above
و هیچکس دیگه نمی تونست منو تا اوج بالا بکشه
I don’t know what I was doing
اون موقع نمی دونستم که چکار می کنم
But suddenly we fell apart
که ناگهان از هم دور افتادیم
Nowadays I cannot find her
الآن دیگه نمی تونم پیداش کنم
But when I do we’ll get a brand new start
اگه پیداش کنم شروعی دوباره رو تجربه خواهیم کرد
I’m in love with a fairytale
من عاشق یه قصه پریانم
Even though it hurts
اگرچه دل رو به درد میاره
Cause I don’t care if I lose my mind
ولی من اهمیت نمی دم چون
I’m already cursed
قبلاً جادو شدم
She’s a fairytale
اون یه پریه
Yeah
درسته
Even though it hurts
اگرچه دردباشه
Cause I don’t care if I lose my mind
ولی من اهمیت نمی دم
I’m already cursed
چون قبلاً جادو شدم