الگوی پرکاربرد (۳) As far as

الگوی پرکاربرد (۳) As far as
As far as…
As far as I can remember, he didn’t come home until midnight.
تا جایی که یادم میاد، تا نیمه شب به خونه برنگشت
As far as I recollect, there were few people in the village then.
تا جایی که بخاطر دارم، اون زمان ادمای کمی تو روستا بودند
As far as I recall, they quarreled very often at that time.
تا جایی که به یاد دارم، اون موقع خیلی با هم مشاجره می کردند
As far as I can see, he’s a big liar.
تا جایی که من می بینم، اون یه دروغگوی بزرگه
II. DIALOGUES:
A: Have you seen Tom?
تام رو دیدی؟
B: No. As far as I can remember he was supposed to be on a business trip to Lisbon.
نه. تا جایی که یادم میادقرار بود به یه مسافرت کاری به لیبون بره
A: Yes, but he was supposed to be back by now.
ولی قرار بود تا الان برگرده
B: Have you called his home?
خونه اش زنگ زدی؟
A: Yeah, but there is no answer.
آره. ولی جوابی نداده.
B: Maybe you should call the police and file a missing person’s report.
شاید باید با پلیس تماس بگیری و یه فایل افراد مفقود پر کنی