کاربردهای فعل Have

Home                                                                                                       QuizzesGrammarContinue LearningStart Learning

گرامر مبتدی  
زمان ها در گرامر انگلیسی

اشکال گرامری در زبان انگلیسی

جدول های مربوط به شکل زمان ها

انگلیسی با رویکرد کاربردی
تست های جامع گرامر در مورد افعال

تست های جامع گرامر در تمامی زمینه ها

تمرین های گرامری سطح مبتدی تا متوسط
تست های گرامر سطح پیشرفته
گرامر آسان
گرامر دشوار
Proficiency تست
اصطلاحات
لغت های مرتبط با فیلم ها

2000 کلمه اصلی

کلمات جالب توجه
تست های جامع کلمات انگلیسی در تمامی سطوح
لغات سطح پایه
لغات متوسط
لغات دشوار
لغات سطح پایه به همراه تصویر
جدول های متقاطع ساده
جدول های متقاطع دشوار
تست های جا مع خواندن و درک مفاهیم در تمامی سطوح
(Listening) انگلیسی از طریق مهارت های چهارگانه  
(Speaking) انگلیسی از طریق مهارت های چهارگانه  
(Reading) انگلیسی از طریق مهارت های چهارگانه  
(Writing) انگلیسی از طریق مهارت های چهارگانه  
1500 مکالمه
200 داستان
کتاب های شنیداری 1
کتاب های شنیداری 2
تست های کلمات

چگونه زبان انگلیسی خود را تقویت کنید

تعیین اهداف یادگیری

چگونه انگلیسی صحبت کنیم؟

استراتژی های تست زنی و حضور در آزمون

انواع یادگیرنده ها یا زبان آموزان

ماز یادگیری

 

کاربردهای فعل Have

فعل Have در زبان انگلیسی به چند شکل مورد استفاده قرار می گیرد. در اینجا کاربردهای مهم آن را مورد توجه قرار خواهیم داد.

To Have - فعل اصلی

از فعل have برای صحبت از مالکیت بر اشیاء، ویژگی های شخصیتی، روابط یا دیگر کیفیت ها استفاده می شود.

مثال ها:

He has three books by Hemingway.
Jane has a sister in France.
Frank has a lot of free time these days.

Have Got

Have got در زبان انگلیسی بریتانیایی برای بیان مالکیت بر اشیاء، مشخصه ها و رابطه ها و دیگر ارتباط ها بکار می رود.

مثال ها:

He's got some friends in Wales.
He's got red hair and freckles.
Alice has got three cousins.

To Have - فعل اصلی

از have در اصطلاحاتی استفاده می شود که برخی از آنها در اینجا بیان شده است.

have a bath, wash, shower, etc.
have breakfast, lunch, dinner
have fun
have time available
have questions
have a party
have a walk, hike, ride, etc.
have a discussion, fight, argument etc.

مثال ها:

Erica is having a bath at the moment.
We're going to have a party next week.
She usually has breakfast at seven o'clock.

To Have - فعل کمکی

 

از have در ساخت بسیاری از زمان ها استفاده می شود. به خاطر داشته باشید که افعال کمکی صرف می شوند. بنابراین فعل have بسته به فاعل جمله تغییر خواهد کرد. در اینجا مروری سریع خواهیم داشت بر زمان هایی که در ساخت آمها از have استفاده شده است.

زمان حال کامل: He has been to Georgia twice.

زمان حال کامل استمراری : They have been waiting for over an hour.

زمان گذشته کامل: He had already eaten when she arrived.

زمان گذشته کامل استمراری: Jane had been working for two hours when he telephoned.

زمان آینده کامل: They will have been gone for four hours by two o'clock.

زمان آینده کامل استمراری: Max will have been playing the piano for two hours by the time he finishes.

To Have To Do - حالت کمکی

to have to do برای عملی استفاده می شود که لزوم انجام آن مورد توجه است. از آن در مورد صحبت از مسئولیت ها در زندگی صحبت می کنیم. این فعل حالتی مانند فعل must دارد ولی در هنگام صحبت از مسئولیت ها استفاده می شود. از must در مورد صحبت از اجبارهای شخصی مورد استفاده قرار می گیرد. (I must talk to Peter. It's important). از will have to do برای صحبت از اجبار در زمان آینده استفاده می شود. از don't/didn't have to do برای عملی استفاده می شود که لزومی برای انجام آن وجود ندارد ولی انجام آن محتمل است. mustn't برای انجام عملی مورد استفاده قرار می گیرد که ممنوع است.

مثال های زمان حال:

Doug has to get up early every day.
They have to work hard on Saturdays.
She doesn't have to go to work on Saturdays. (It's possible, but not necessary)

مثال های زمان گذشته:

They had to leave early to catch the flight.
Jennifer had to explain the situation to Peter.
I didn't have to go to the meeting in Dallas. (I could have gone, but it wasn't necessary)

مثال های زمان آینده:

He will have to get up early tomorrow.
Janice will have to decide whether she wants to marry him or not.
They won't have to purchase any additional materials. (They can, but it's not required.)

To Have Something Happen / Happening - تجارب - Have + object(s) + base form of verb / -ing form

این فرم برای بیان تجربیاتی است که واقع شده اند.

مثال ها:

We have people visit us all the time.
Sherry had her children playing in the garden.

To Have Something Done - قرار و مدار - Have + object(s) + past participle

برای صحبت از چیزهایی از آن استفاده می شود که شما ترتیب آنها را داده اید. این شکل به عنوان حالت سببی نیز شناخته می شود.

مثال ها:

She had them delivered to her home.
We had Jack promoted to director.

 

    Soziety     جستجوهای مرتبط     تمرین های گرامر        مطالعه گرامر       زبان آموز انگلیسی    مطالب شنیداری   بهبود انگلیسی  

مقوله های آموزشی

©2011 Dorrnaame.com. All rights reserved.