مقالات کمیک

۱۰۰ ابرشرور دنیای کمیک

۸۵ میستریو
این شخصیت اولین بار در داستان مرد عنکبوتی شگفت انگیز شماره ۱۳ معرفی شد. هدف او در زندگی از کوره به در کردن مرد عنکبوتی است و در این زمینه متخصص است. او که بنام کوئنتین بک (Quentin Beck) معروف است، مرگ زن عمو می را جعل کرد و ترس از تهاجم به بیگانگان را در او القا کرد، با استفاده از تکنیک های هیپنوتیزم مرد عنکبوتی را متقاعد کرد که قدش ۶ اینچ است و در ذهن اسپایدی القا کرد که او مردی را کشته است.
بعد از اینکه متوجه شد مرد عنکبوتی یک کلون است توجه خود را به دیردول معطوف کرد. او می خواست همان بلایی که سر مرد عنکبوتی آورده بود بر سر دیردول بیاورد و او را دیوانه کند. چیزی نمانده بود که دیردول کودکی را بکشد، چون فکر می کرد او ضدمسیح است.او کارن پیج (دستیار مت مرداک) و عشق او را متقاعد می کند که به ویروس ایدز آلوده شده و شریک مرداک، فاگی نیلسون را وادار می کند وارد رابطه ای شود و به جرم کشته شدن آن دختر برای او پاپوش می دوزد. او مانند باقی جادوگران خبره علاقه ای ندارد به عنوان یک کپی کار شناخته شود. بعد از اینکه دیردول پرده از اسرار او گشود و مشخص کرد که کینگ پین تمامی آن کارها را انجام داده است میستریو به خود شلیک کرد. البته دو میستریوی دیگر وجود داشته اند ولی به جذابیت این یکی نبودند. او یک استاد و خبره در زمینه جلوه های ویژه است. او نتوانست در هالیوود به یک هنرمند شناخته شده تبدیل شود و فهمید که شانسی در آن زمینه نخواهد داشت. با کمک جادو و هیپنوتیزم که از گذشته آموخته بود و با کمک دانش شیمی و رباتیک و تکنیک های جنگی که در زمینه بدلکاری آموخته بود از کوئنتین بک حریفی تمام عیار برای اسپایدرمن ساخت. او گازی را اختراع کرده بود که می توانست حواس عنکبوتی اسپایدرمن را مختل کند. لباس او هم منحصربفرد است. آن کلاه معروفش دارای پروژکتور هولوگرافیک است و دستکشش مجهز به گازهای توهم زاست. البته می توانید به او لقب سر تنگ ماهی هم بدهید.

۸۴ دکترلایت
دکتر لایت کار خود را به عنوان یک جوک شرور آغغاز کرد ولی بخاطر بحران هویتی که داشت، اسم و رسمی برای خود فراهم کرد و تأثیری موج گونه در هسته قهرمانان دی سی به راه انداخت. او آنها را مجبور به انجام کاری کرد که تا آن روز انجام نداده بودند. به منظور انجام کار درست تر و حفظ هویت های خود، حافظه او را پاک کردند و باعث شدند دکتر درگیر شغل شرارت شود که زیاد هم خوب نبود.
تعرض او به همسر مرد کشسان (elongated man) یک جرم جدی بود و باعث شد قهرمانان دی سی با آن به مقابله بپردازند. این رویداد و نتایج ان باعث شد دکتر لایت به یک عنصر پلید در داستان های دی سی تبدیل شد و به آنها یادآوری شد که اعمال پلید نتیجه پلیدی به دنبال دارند.
واکنش طرفداران به جرم مرتکب شده و تنبیه در نظر گرفته شده، هنوز بعد از سالها در بین طرفداران مورد بحث و جدل است. پس می توان به لایت چند امتیازی داد. ولی پاک کردن حافظه لایت و بعد بازپس دادن آن به او و کمی رشد بر روی کاغذ تحت تأثیر وقایعی قرار گرفت که به آن اشاره شد. در شماره ۸۴ لایت فردی بی اهمیت بود که ضربه ای مهم به دی سی وارد کرد.

۸۳ گئورگی راسپوتین
راسپوتین (Rasputin) که نام خود را از فردی روس به عاریت گرفته، شرور اصلی در سری داستان های هل بوی (Hellboy) است که خالقش مایک مینیولا (Mike Mignola) است.
پس از اینکه راسپوتین در سال ۱۹۱۶ اعدام شد، توسط گروه اوگدرو جاهاد (اژدهای مسئول الهامات) زنده شد تا آنها را در راه هدفشان برای رهایی از اسارت و خلاصی از مرگ حتمی در پایان دنیا یاری کند. بزودی او برای انجام پروژه ای به نام رگنا راک به نازی ها پیوست و دروازه ای به دنیای خلأ باز کرد که باعث ورود موجودی بنام هل بوی به بعد ما شد.
وقتی نازی ها شکست خوردند، راسپوتین به قطب شمال رفت و در معبدی که به اوگدرو جاهاد وقف شده بود پناه گرفت . در آنجا او پنجاه سال مقیم شد و مأموریتی را با هدف آزاد کردن اژدها آغاز کرد. این مهم تنها با استفاده از دست راست سنگی هل بوی امکان پذیر بود.البته این نقشه توسط لیز شرمن (Liz Sherman) و ابی سپین (Abe Sapien) از گروه BPRD لو رفت و این شرور کشته شد.
اولین بار مرگ او را متوقف نکرده بود پس چرا باید این اتفاق در بار دوم می افتاد؟ راسپوتین بار دیگر در فرم روح ظاهر می شود و هل بوی را به اله ای بنام هکات (Hecat) می رساند. بعدها مشخص می شود که از او سوء استفاده شده و به عنوان یک مهره سوخته مقاصد ارباب خود را به انجام رسانده است. با شنیدن این مسئله راسپوتین علیه هکات شورش می کند و به او حمله ور می شود. این الهه راسپوتین را تقریباً نابود می کند و بقایای روح او را در درخت بلوط کوچکی محبوس می کند.

۸۲ دکتر سیوانا
دکتر تادئوس بودوگ سیوانا اولین بار در سال ۱۹۴۰ و در شماره ۲ از کمیک های ویز (Whiz) معرفی شد. از آن زمان به بعد او موی دماغ کاپیتان مارول بوده است و حتی او را با نام “پنیر بزرگ قرمز” صدا می زند که نشانه علاقه اوست! او اصالتاً یک دانشمند دیوانه است و تکیه کلامش “لعنتی! دوباره شکست خورد!” است. او کوتاه قد و کچل است، خنده های پلیدی دارد و عصبی است.
او که پزشکی با مقاصد نیک بود، ایده هایش توسط جامعه پزشکی رد شدند. او با خانواده اش به ونوس رفتند و در آنجا او رفته رفته عصبی و عصبی تر شد تا اینکه در نهایت یک وسیله برای از بین بردن تمام امواج رادیویی اختراع کرد و تمامی مخابرات را مسدود کرد. کاپیتان مارول از این موضوع خوشش نیامد و دکتر سیوانا را سر جایش نشاند. از اینجا بود که مبارزات طولانی آنها شروع شد. در یکی از داستان ها در نتیجه معرفی کردن اختراعات دکتر سیوانا توسط کاپیتان مارول به او جایزه نوبل فیزیک اهدا شد. ولی سیوانا این عمل را توهین به خود دانست و گفت تنها در صورتی راضی خواهد شد که لقب حکمران جهان هستی را به او بدهند.
یک بار به بهانه غیبت ۲۰ ساله کاپیتان مارول و انتشار مجدد داستان های شزم دکتر سیوانا از داستان های کمیک فراتر رفت! در کمیک او توانست مارولز را در گوی ساسپنسیوم در حالت تعلیق گرفتار کند. سیوانا گروه ابرشروران پنج دهشتناک را به راه انداخت و خود را رهبر این گروه خواند. در اصل آنها شش نفر بودند ولی دکتر سیوانا نفر ششم را که گیزمو نام داشت، بخاطر ادعای نابغگی کشته بود. او به شکلی دادستان کل ایالات متحده بود. در فعالیتی که تحت عنوان ریشه کنی تروریسم به راه انداخته بود در اصل بدنبال این بود که فن آوری تولید سلاح های پیشرفته را از مستر مایند (Mr. Mind) بدزدد. او متوقف شد چون در تصاویر تلویزیونی او در حالی به تصویر کشیده شد که داشت مری مارول را از یکی از ماشین های جنگی به بیرون پرت می کرد.

۸۱ ماندارین
پدر ماندارین (Mandarin) وقتی او خیلی کوچک بود، از دنیا رفت. در کشور چین او بینهایت ثروتمند بود و یکی از نوادگان چنگیزخان محسوب می شد. عمه او که انسانی جامعه ستیز بود او را بزرگ کرد و به او یاد داد که از دنیا و مردم آن متنفر باشد. او با میراثی که برایش به جا مانده بود، سخت آموزش دید و به یکی از مقامات ارشد دولت تبدیل شد. ولی همزمان با انقلاب های کمونیستی همه چیز را از دست داد.
او که به تکنولوژی علاقه زیادی داشت، نسبت به تونی استارک کینه داشت. بارها و بارها سعی کرد او را از درجه اعتبار ساقط کند. حتی هویت آیرون من را کشف کرد و سعی کرد دوست دختر او جنیس کرد را از بین ببرد. وقتی استارک قصد افتتاح یکی از شعبه های استارک انترپرایز را در هنگ کنگ داشت، ماندارین وانمود کرده بود که ژانگ تونگ یکی از رهبران مالی آن کشور است. بعد از آن اثرات مخربی بر آن معاهده تجاری گذاشت. در یکی از پیچیدگی های داستانی کنایی ماندارین حافظه اش را از دست داد و به یک سرایدار در استارک انترپرایز تبدیل شد. یعنی مسئله کارما در میان بود؟
ماندارین حتی سعی داشت هلک را هم کنترل کند، حتی برای این کار قصد داشت با سندمن همکاری کند. او حتی به دولت آمریکا نفوذ کرده بود و گازی را در فضا پخش کرده بود که میزان کشندگی اش ۹۷.۵ درصد بود.
یکی از قدرت های قابل توجه او یک وسیله تله پورت شدن است. از دیگر قدرت های او می توان به یک سری از تکنیک های پیشرفته هنرهای رزمی و استادی تای چی اشاره کرد. او حتی بافت های بدن خود را سخت کرده بود تا از ضعف در برابر حملات جلوگیری شود. مهمترین ابزارهای او ۱۰ حلقه ای است که دارد. هر کدام از آنها ویژگی خاص دارند، مانند پخش کردن سرمای شدید، تقویت انرژی ذهنی، رها کردن جریان برق، ارسال تشعشعات مادون قرمز، تغییر ترکیب مولکولی، پرتاب نوترونی تبدیل جریان هوا به یک گرداب و باقی مسائل. هیچکس نمی تواند غیر از او این حلقه ها را به دست کند مگر اینکه او اجازه داده باشد. و اگر چنین اجازه ای بدهد، حتماً مراقب اوضاع است.

برگهٔ قبلی 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20برگهٔ بعدی
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. با سلام
    مقاله مقاله ای کامل و عالی بود خیلی روش زحمت کشیده بودین اما اگر اجازه بدین نقد هایی بر اون وارد بکنم
    ابتدا
    در نظر شخصیت پردازی کمپانی ورتیگو زیر مجموعه دیسی کامیکس قطعا از تمامی این افراد بالاتر خواهد بود به شخصه لوسیفر ۲۰۰۰ رو برترین کمیک تمام تاریخ میدونم
    شخصیت هایی مانند لوسیفر گریت ایول بیست دارکساید تروفورم الین بلاک ترو فورم اف دومزدی مهمتر از همه مندراک د دارک مانیتور و………… هستند که توانایی حضور در این لیست رو داشتند
    و اینکه در نظر بنده حقیر شما نویسنده ای بسیار با اطلاعات جامع و کاملی هستید اگر مشکلی نباشد به وبسایت بنده (ادرسش رو در مشخصات ذکر کردم) پیام بدهید و از ان بازدید نمایید اگر مشکلی نیست البته

    خدانگهدارتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا